با بررسی وضعیت وشواهدی موجود می توان  ریشه های غفلت و دوری ازیاد امام عصر علیه السلام  را  در  این موارد   خلاصه کرد :

1- عدم شناخت وتبیین امامت  :  

    به یقین  باور به معرفی وجانشینی اماما ن از طرف خداوند   از اصول دین ماست که عقل براین امر گواهی داده است. شیعه  با دلایل عقلی ونقلی نیازعالم هستی  به حضور امام را یک نیاز فطری وجاودانه می داند. امام واسطه فیض پروردگار است وعالم هستی  بدون وجود نورانی  ایشان  نمی تواند لحظه ای  ادامه حیات بدهد  امام حجت خدا وامان اهل زمین است .

 براساس اعتقاد محکم ومتین امام تداوم بخش جریان نبوت  است.استمرار اهداف  انبیا و  به بار نشستن  نهال انسانیت  فقط در سایه وجود امام   وولایت اومحقق می گردد.

   بشرهنگامی  به دنبال رفع نیاز می رود که به خوبی آن نیاز را شناخته باشد وبلکه باتمام وجود درک کرده باشد . به عنوان مثال شما زمانی به درپی سایه می گردید که گرمای سوزان افتاب چشیده باشید وحرارت تمام جسم شمارا متاثر کند آنگاه شتابان به دنبال سایه ای خنک ودلنشین می گردید تا تن را به خنکای آن بسپارید وقدری بیاسایید .

 اگر به هر دلیل  جامعه بشری این باور وشناخت عمیق را پیدا نکند ویا به خاطر عواملی  از دست بدهد به گرداب انحراف وتباهی قدم می نهد در این هنگام دیگر نیاز به امام را از عمق وجود درک نمی کند و به گمان خود در سایه بر آورده شدن نیازهای گذرا و اندک به همان مقدار راضی می گردد غافل از اینکه چه خسارت وحرمانی متوجه اوشده است مانندکسی که   از بس آب آلوده وکثیف نوشیده از لذت چشیدن آب گوارا وشیرین هیچ تصوری ندارد.

 انسان مومن ومنتطرواقعی دردوران فراق یار، زمانی که   به جایگاه امام د رعالم هستی  شناخت  وآگاهی پیدا کرد  وبا عرفان وبینش صحیح به وظایف خود عمل  می کند .آنوقت است که  رابطه ای  به نام محبت ایجاد می گردد که حاصل این  محبت شدید  عشق است  و از این پس تنها نام زیبا ی اوست  که  همواره بر زبان عاشق جاری می شود او روز شب به یاد معشوقش است  ودعا می کند .زیرا  یاد واقعی   باعث دمیده شدن روح امید  و  تلاش  در دلها ست  و این معنای صحیح انتطار ودعای حقیقی برای فرج است  . زمانی که مردم به  این امر اساسی توجه یاد امام  در جامعه نهادینه می شود وگرایش به سوی زمینه سازی  ورفع موانع ظهور سفینه النجاه علیه السلام  روز افزون می گردد  .