بخش دوم: فلسفه انتظار

1 انتظار، خودسازی فردی

چنین تحولی قبل از هر چیز نیازمند عناصر آماده و با ارزش انسانی است که بتوانند بار سنگین چنان اصلاحات وسیعی را در جهان به دوش بکشند و این در درجه اول محتاج بالا بردن سطح اندیشه و آگاهی و آمادگی روحی و فکری برای همکاری در پیاده کردن آن برنامه عظیم است. تنگ نظری ها، کج فکری ها، حسادت ها، اختلافات کودکانه و نابخردانه و بطور کلی هرگونه نفاق و پراکندگی با موقعیت حالات منتظران سازگار نیست. نکته مهم این است که منتظر واقعی برای چنان برنامه مهمی، هرگز نمی تواند نقش تماشاچی را داشته باشد، بلکه باید از هم اکنون در لفظ باید تأکید است در صف انقلابیون قرار گیرد. ایمان به نتایج و عواقب این تحول هرگز به او اجازه نمی دهد که در صف مخالفان باشد و قرار گرفتن در صف موافقان نیز محتاج به داشتن اعمالی پاک و روحی پاک تر و برخورداری از شهامت و آگاهی کافی است. من اگر فاسد هستم و اعمالم نادرست است، چگونه می توانم در انتظار نظامی باشم که افراد فاسد و نادرست در آن هیچ گونه نقشی ندارند، بلکه مطرود و منفور خواهند بود؟

آیا این انتظار برای تصفیه روح و فکر و شستشوی جسم و جان از آلودگی ها کافی نیست؟

ارتشی که در انتظار جهاد آزادی بخش به سر می برد حتما به حالت آماده باش کامل در می آید، سلاحی را که برای چنین میدان نبردی شایسته است بدست می آورد، سنگرهای لازم را می سازد آمادگی رزمی افراد خود را بالا می برد، روحیه افراد خود را تقویت می کند و شعله عشق و شوق برای چنین مبارزه ای را در دل فرد فرد سربازانش زنده نگه می دارد. ارتشی که دارای چنین آمادگی نیست، هرگز در انتظار به سر نمی برد و اگر بگوید، دروغ می گوید. در انتظار یک مصلح جهانی بودن، به معنای آماده باش کامل فکری و اخلاقی، مادی و معنوی برای اصلاح همه جهان است، برای تحقق بخشیدن به چنین انقلابی، مردانی بسیار بزرگ، مصمم، بسیار نیرومند و شکست ناپذیر، فوق العاده پاک، بلندنظر، کاملا آماده و دارای بینش عمیق لازم است. و خودسازی برای چنین هدفی، مستلزم به کاربستن عمیق ترین برنامه های اخلاقی و فکری و اجتماعی است. این است معنای انتظار واقعی؛ آیا کسی می تواند بگوید چنین انتظاری سازنده نیست؟

2.      خودیاری های اجتماعی

منتظران راستین در عین حال وظیفه دارند تنها به خویش نپردازند، بلکه مراقب حال یکدیگر باشند و علاوه بر اصلاح خویش، در اصلاح دیگران نیز بکوشند؛ زیرا برنامه ای که انتظارش را می کشند یک برنامه فردی نیست، بلکه برنامه ای است که تمام عناصر انقلاب باید در آن شرکت جویند، باید کار به صورت دسته جمعی و همگانی باشد، کوشش ها و تلاش ها باید هماهنگ گردد و عمق و وسعت این هماهنگی باید به عظمت همان برنامه انقلاب جهانی باشد که انتظار آن را دارند. در یک میدان وسیع مبارزه دسته جمعی، هیچ فردی نمی تواند از حال دیگران غافل بماند، بلکه موظف است هر نقطه ضعفی را که در هر کجا می ببیند اصلاح کند و هر موضع آسیب پذیری را ترمیم نماید؛ زیرا بدون شرکت فعالانه و هماهنگی تمام مبارزین، پیاده کردن چنان برنامه ای امکان پذیر نیست. بنابراین، منتظران واقعی علاوه بر اینکه به اصلاح خویش می کوشند، وظیفه خود می دانند که دیگران را نیز اصلاح کنند. این است اثر سازنده دیگری برای انتظار قیام یک مصلح جهانی؛ و این است فلسفه آن همه فضیلت ها که برای منتظران راستین شمرده شده است.

3.       منتظران راستین در فساد محیط، حل نمی شوند.

اثر مهم دیگری که انتظار حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف دارد، حل نشدن در مفاسد محیط و عدم تسلیم در برابر آلودگی ها است.

توضیح این که؛ هنگامی که فساد فراگیر می شود و اکثریت یا جمع کثیری را به آلودگی می کشاند، گاهی افراد پاک در یک بن بست سخت روانی قرار می گیرند، بن بستی که از یأس اصلاحات سرچشمه می گیرد. گاهی آنها فکر می کنند که کار از کار گذشته و دیگر امیدی به اصلاح نیست و تلاش و کوشش برای پاک نگاهداشتن خویش بیهوده است، این نومیدی و یاس ممکن است آنها را به تدریج سوی فساد و همرنگی با محیط بکشاند و همرنگ جماعت نشدن را موجب رسوایی بدانند و نتوانند خود را به صورت یک اقلیت صالح در برابر اکثریت ناسالم حفظ کنند. تنها چیزی که می تواند در آنها امید بدمد و به مقاومت و خویشتن داری دعوت کند و نگذارد در محیط فاسد حل شوند، امید به اصلاح نهایی است؛ تنها در این صورت است که آنها دست از تلاش و کوشش برای حفظ پاکی و اصلاح دیگران بر نخواهند داشت. و اگر می بینیم در دستورات اسلامی یأس از آمرزش، یکی از بزرگترین گناهان شمرده شده، فلسفه اش در حقیقت همین است که گناهگار مأیوس از رحمت، هیچ دلیلی نمی بیند که به فکر جبران بیفتد و یا لااقل دست از ادامه گناه بردارد و منطق او این باشد اکنون که آب از سر من گذشته است چه یک قامت چه صد قامت من که روسوای جهانم غم دنیا هیچ است. بالاتر از سیاهی رنگ دیگر نیست، آخرش جهنم است من که هم اکنون برای خود خریده ام. از چه می ترسم و مانند این منطق ها .... اما هنگامی که روزنه امید برای او گشوده شود، امید به عفو پروردگار و امید به تغییر وضع موجود، نقطه عطفی در زندگی او خواهد شد و او را به توقف در مسیر گناه و بازگشت به سوی پاکی و اصلاح دعوت می کند. به همین دلیل امید را می توان همواره به عنوان یک عامل مؤثر تربیتی در مورد افراد فاسد شناخت؛ هم چنین افراد صالحی که در محیط های فاسد گرفتارند، بدون امید نمی توانند خویش را حفظ کنند. نتیجه این که، انتظار ظهور مصلحی که هر قدر دنیا فاسدتر شود، امید ظهورش بیشتر می گردد، اثر فزاینده روانی در معتقدان دارد و آنها را در برابر امواج نیرومند فساد بیمه می کند. آنها نه تنها با گسترش دامنه فساد محیط مأیوس نمی شوند، بلکه به مقتضای وعده وصل چون شود نزدیک آتش عشق تیزتر گردد

وصول به هدف را در برابر خویش می بینند و کوشش شان برای مبارزه با فساد و یا حفظ خویشتن با شوق و عشق زیادتری تعقیب می گردد. از مجموع بحث های گذشته چنین نتیجه می گیریم که اثر تخدیری انتظار تنها در صورتی است که مفهوم آن مسخ یا تحریف شود، همان گونه که جمعی از مخالفان تحریفش کرده اند و جمعی از موافقان مسخش؛ اما اگر معنای انتظار به مفهوم واقعی در جامعه و فرد پیاده شود، یک عامل مهم برای تربیت، خودسازی، تحرک و امید خواهد بود. از جمله مدارک روشنی که این موضوع را تایید می کند، این است که در ذیل آیه وعداللّه الذین آمنوا منکم وعملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض؛ خداوند به آنها که ایمان دارند و عمل صالح انجام می دهند، وعده داده است که حکومت روی زمین را در اختیارشان بگذارد، از پیشوایان بزرگ اسلام نقل شده است که منظور از آیه، هو القائم و اصحابه؛ حضرت مهدی و یاران او هستند. [1] و در حدیث دیگری می خوانیم نزلت فی المهدی؛ این آیه درباره مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف نازل شده است. در این آیه حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف و یارانش به عنوان الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات، آنها که ایمان و عمل صالحی دارند معرفی شده اند؛ بنابراین، تحقق این انقلاب جهانی بدون ایمان مستحکم که هر گونه ضعف و ناتوانی را دور سازد و بدون اعمال صالحی که راه را برای اصلاح جهان بگشاید، امکان پذیر نیست و آنها که در انتظار چنین برنامه ای هستند، هم باید سطح آگاهی و ایمان خود را بالا ببرند و هم در اصلاح اعمال خویش بکوشند. تنها چنین کسانی هستند که می توانند نوید شرکت در حکومت او را به خود دهند، نه آنها که با ظلم و ستم همکاری دارند و نه آنها که از ایمان و عمل صالح بیگانه اند. نه افراد ترسو و زبونی که بر اثر ضعف ایمان، از همه چیز، حتی از سایه خود می ترسند. و نه افراد سست و بی حال و بیکاره ای که دست روی دست گذارده، در برابر مفاسد محیط و جامعه شان سکوت اختیار کرده و کمترین تلاش و کوششی در راه مبارزه با فساد ندارند. این است اثر سازنده قیام حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف در جامعه اسلامی[2]


[1] . بحارالانوار قدیم، ج 13، (ص) 14.

[2] . پیام قرآن ، حضرت آیة اللّه مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلا ، جلد نهم.