مقدمه

آیا ایمان به ظهور مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف با آن برنامه جهانی اش که عالم را پر از عدل و داد و ریشه های ظلم و ستم را قطع می نماید، اثر سازنده تربیتی دارد یا آثار منفی؟ آیا ایمان به چنین ظهوری، انسان را چنان در افکار روِیایی فرو می برد که از وضع موجود خود غافل می گردد و تسلیم هرگونه شرایطی می کند؟ و یا این که به راستی این عقیده یک نوع دعوت به قیام و سازندگی فرد و اجتماع است؟ آیا مسئولیت آفرین است یا مایه فرار از زیر بار مسئولیت ها؟ و بالاخره آیا مخدر است یا بیدار کننده؟

برای رهایی از هرگونه اشتباه در محاسبه در این گونه مباحث، باید به اصطلاح آب را از سرچشمه گرفت تا آلودگی های احتمالی نهرها و کانال های میان راه در آن اثر نگذارد؛ یعنی ما در بحث انتظار، مستقیما به سراغ اصل اسلامی رفته و لحن گوناگون روایاتی راکه روی مسئله انتظار تاکید می کند، مورد بررسی قرار می دهیم تا از هدف اصلی آگاه شویم. اکنون با دقت به این چند روایت توجه کنید:

1.  کسی از امام صادق علیه السلام پرسید: چه می گوئید درباره کسی که دارای ولایت پیشوایان است و انتظار ظهور حکومت حق را می کشد و در این حال از دنیا می رود؟ امام علیه السلام درپاسخ فرمود: هو بمنزلة من کان مع القائم فی فسطاطه ثم سکت هنیئة ثم قال هو کمن کان مع رسول اللّه؛ او همانند کسی است که با رهبر این انقلاب در خیمه او ستاد ارتش او بوده باشد سپس کمی سکوت کرد و فرمود: مانند کسی است که با پیامبر اسلام صلی اللّه علیه وآله در مبارزاتش همراه بوده است.

این تشبیه روشنگر این واقعیت است که یک نوع رابطه و تشابه میان مسئله انتظار از یک سو و جهاد و مبارزه با دشمن در آخرین شکل خود از سوی دیگر وجود دارد.

2.در راویت متعددی نیز انتظار داشتن چنین حکومتی، به عنوان بالاترین عبادت معرفی شده است. پیامبر صلی اللّه علیه وآله فرمود: افضل اعمال امتی انتظار الفرج من اللّه عزوجل؛ بالاترین اعمال امت من انتظار کشیدن فرج از ناحیه خدا است.

بخش اول: حقیقت انتظار

راستى ! انتظار چيست ؟ چرا اين‏قدر به آن سفارش و پيرامونش گفت‏وگو شده است ؟ تو پيام انتظار را نه تنها از لابلاى امواج بلند كلام مهربان رسول صلى الله عليه و آله و نسيم رساى سخنان بى ‏همتاى على عليه السلام مى ‏شنوى ، بلكه صداى هر يك از معصومين عليهم السلام ضمير هشيار تو را با ضرورت و اهميت آن آشنا مى ‏كند.

زمانى مى ‏توانيم معناى انتظار و حقيقت آن را درك كنيم كه بدانيم و لمس كنيم امام زمان (عج) را براى چه مى ‏خواهيم قبل از اين‏كه معرفت ‏به مهدى موعود پيدا كنيم ، يك پيش فرض لازم و ضرورى است و آن اين است كه او را براى چه مى ‏خواهيم و اصلا چه ضرورتى به وجود او مى‏ باشد . در واقع تا نسبت ‏به اين مساله تشنه نشويم، به حقايق آن دسترسى نخواهيم داشت . مادامى كه اين عطش انتظار و اين احساس نياز و به تعبير زيباى معصومين ، عليهم السلام اضطرار و افتقار به حجت و امام عصر (عج) شكل نگيرد ، به دنبال حضرتش نخواهيم رفت و د رانتظار ظهورش حركتى نخواهيم داشت كه:از اين رو مناسب است نگاهى به مقوله انتظار داشته باشيم و حقیقت آن را بررسی کنیم.

مفهوم انتظار

انتظار معمولا به حالت کسی گفته می شود که از وضع موجود ناراحت است و برای ایجاد وضع بهتری تلاش می کند. فی المثل بیماری که انتظار بهبودی می کشد، یا پدری که در انتظار بازگشت فرزندش است، از بیماری و فراق فرزند ناراحتند و برای وضع بهتری می کوشند. هم چنین تاجری که از بازار آشفته ناراحت است و در انتظار فرو نشستن بحران اقتصادی می باشد، این دو حالت یعنی بیگانگی با وضع موجود و تلاش برای وضع بهتر را دارا است. بنابراین مسئله انتظار حکومت حق و عدالت مهدی و قیام مصلح جهانی در واقع متشکل از دو عنصر است؛ عنصر نفی و عنصر اثبات، عنصر نفی همان بیگانگی با وضع موجود است و در عنصر اثبات فرد خواهان وضع بهتر بودن است. و اگر این دو جنبه در روح انسان به صورت ریشه دار حلول کند، سرچشمه دو رشته اعمال دامنه دار خواهد شد. این دو رشته اعمال عبارتند از ترک هرگونه همکاری و هماهنگی با عوامل ظلم و فساد و حتی مبازره با آنها از یک سو، و خودسازی و خودیاری و جلب آمادگی های جسمی و روحی و مادی و معنوی برای شکل گرفتن آن حکومت واحد جهانی و مردمی از سوی دیگر، و خوب که دقت کنیم، می بینیم هر دو قسمت آن سازنده و عامل تحرک، آگاهی و بیداری است. با توجه به مفهوم اصلی انتظار، معنی روایات متعددی که در بالا درباره پاداش و نتیجه کار منتظران نقل کردیم، به خوبی درک می شود. اکنون می فهمیم که چرا منتظران واقعی، گاهی همانند کسی شمرده شده اند که در خیمه حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف یا زیر پرچم او هستند؛ یا کسی که در راه خدا شمشیری می زند، یا به خون خود آغشته شده، یا شهید گشته است. آیا اینها اشاره به مراحل مختلف و درجات مجاهده در راه حق و عدالت نیست که متناسب با مقدار آمادگی و درجه انتظار افراد است؟ یعنی همانطور که میزان فداکاری مجاهدان راه خدا و نقش آنها با هم متفاوت است، انتظار، خودسازی و آمادگی نیز درجات کاملا متفاوتی دارد که هر کدام از اینها، با یکی از آنها از نظر مقدمات و نتیجه گیری شباهت دارد؛ هر دو جهادند و هر دو آمادگی می خواهند و خودسازی کسی که در خیمه رهبر چنان حکومتی قرار گرفته یعنی در مرکز ستاد فرماندهی یک حکومت جهانی است، نمی تواند یک فرد غافل و بی خبر و بی تفاوت بوده باشد؛ آنجا جای هر کس نیست، جای افرادی است که به حق شایستگی چنان موقعیت و اهمیتی را دارند. هم چنین کسی که سلاح در دست دارد و در برابر رهبر این انقلاب با مخالفان حکومت صلح و عدالتش می جنگد آمادگی فراوان روحی و فکری و رزمی باید داشته باشد.

من اگر ظالم و ستمگرم، چگونه ممکن است در انتظار کسی باشم که طعمه شمشیرش، خون ستمگران است؟ من اگر آلوده و ناپاکم، چگونه می توانم منتظر انقلابی باشم که شعله اولش، دامان آلودگان را می گیرد؟ ارتشی که در انتظار جهاد بزرگی است، آمادگی رزمی نفرات خود را بالا می برد و روح انقلاب در آنها می دمد و هرگونه نقطه ضعفی را اصلاح می کند؛ زیرا چگونگی انتظار، همواره متناسب با هدفی است که در انتظار آن هستیم. انتظار آمدن یک مسافر عادی از سفر. انتظار بازگشت یک دوست بسیار عزیز. انتظار فرارسیدن چیدن میوه از درخت و درو کردن محصول. هر یک از این انتظارها آمیخته با یک نوع آمادگی است، در یکی باید خانه را آماده کرد و وسایل پذیرایی فراهم ساخت، در دیگری ابزار لازم، مانند: داس، کمباین و... . اکنون فکر کنید آنها که انتظار قیام یک مصلح بزرگ جهانی را می کشند، در واقع، انتظار انقلاب و دگرگونی و تحولی را دارند که وسیع ترین و اساسی ترین انقلاب های انسانی در طول تاریخ بشر است؛ انقلابی که بر خلاف انقلاب های پیشین جنبه منطقه ای نداشته، بلکه هم عمومی و همگانی است و هم تمام شئون و جوانب زندگی انسان ها را شامل می شود، انقلابی است سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اخلاقی. [1]

انتظار در کلام مقام معظم رهبری

انتظار به معنای اشتیاق انسان ، برای دسترسی به وضعی برتر و بالاتر است و این حالتی است که بشر همیشه باید در خود حفظ کند و پیوسته در حال انتظار فرج الهی باشد .[2]

انتظار ، یعنی ، دل سرشار از امید بودن نسبت به پایان راه زندگی بشر ، ممکن است کسانی آن دوران را نبینند و نتوانند درک کنند ( فاصله هست ) ؛ اما بلا شک آن دوران وجود دارد .[3]

رهبر معظم انقلاب فرمودند: باید خود را به عنوان یك سرباز، به عنوان انسانی كه حاضر است برای آن‏چنان شرایطی مجاهدت كند، آماده كنیم.

امروز ما انتظار فرج داریم. یعنی منتظریم كه دست قدرتمند عدالت‏گستری بیاید و این غلبه‏ ظلم و جور را كه تقریبا همه بشریت را مقهور خود كرده است، بشكند و این فضای ظلم و جور را دگرگون كند و نسیم عدل را بر زندگی انسانها بوزاند، تا انسانها احساس عدالت كنند.

این نیاز همیشگی یك انسان زنده و یك انسان آگاه است؛ انسانی كه سر در پیله خود نكرده باشد، به زندگی خود دل خوش نكرده باشد. انسانی كه به زندگی عمومی بشر با نگاه كلان نگاه می‏كند، به طور طبیعی حالت انتظار دارد. این معنای انتظار است.

انتظار فرج معنایش این نیست كه انسان بنشیند، دست به هیچ كاری نزند، هیچ اصلاحی را وجهه‏ همت خود نكند، صرفا دل خوش كند به اینكه ما منتظر امام زمان (ع) هستیم. اینكه انتظار نیست.

دست قاهر قدرتمند الهی ملكوتی باید بیاید و با كمك همین انسانها، سیطره ظلم را از بین ببرد و حق را غالب كند و عدل را در زندگی مردم حاكم كند و پرچم توحید را بلند كند و انسانها را بنده واقعی خدا بكند.

باید برای این كار آماده بود. تشكیل نظام جمهوری اسلامی یكی از مقدمات این حركت عظیم تاریخی است. هر اقدامی در جهت استقرار عدالت، یك‏قدم به سمت آن هدف والاست. معنای انتظار این است.

انتظار حركت است؛ انتظار سكون نیست؛ انتظار رها كردن و نشستن برای اینكه كار به ‏خودی‏ خود صورت بگیرد، نیست. انتظار حركت است. انتظار آمادگی است. این آمادگی را باید در وجود خودمان، در محیط پیرامون خودمان حفظ كنیم و خدای متعال به مردم عزیز ما نعمت داده كه توانسته‏اند این قدم بزرگ را بردارند و فضای انتظار را آماده كنند.

این معنای انتظار فرج است. انتظار فرج یعنی كمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت برای آن هدفی كه امام زمان (ع) برای آن هدف قیام خواهد كرد، آماده كردن. آن انقلاب بزرگ تاریخی برای آن هدف انجام خواهد گرفت و آن عبارت از ایجاد عدل و داد،زندگی انسانی ،زندگی الهی و عبودیت خداست. این معنای انتظار فرج است.
رهبر معظم انقلاب در بخش دیگری از سخنان خود فرمودند: انتظاری كه از آن سخن گفته‏اند، فقط نشستن و اشك ریختن نیست؛ انتظار به معنای این است كه ما باید خود را برای سربازی امام زمان آماده كنیم. سربازی امام زمان، كار آسانی نیست. سربازی منجی بزرگی كه می‏خواهد با تمام مراكز قدرت و فساد بین‏المللی مبارزه كند،احتیاج به خودسازی و آگاهی و روشن‏بینی دارد. عده‏ای این اعتقاد را وسیله‏ای برای تخدیر خود یا دیگران قرار می‏دهند؛ این غلط است.

ما نباید فكر كنیم كه چون امام زمان خواهد آمد و دنیا را پر از عدل و داد خواهد كرد، امروز وظیفه‏ای نداریم؛ نه، بعكس، ما امروز وظیفه داریم در آن جهت حركت كنیم تا برای ظهور آن بزرگوار آماده شویم. شنیده‏اید، در گذشته كسانی كه منتظر بودند، سلاح خود را همیشه همراه داشتند. این یك عمل نمادین است و بدین معناست كه انسان از لحاظ علمی و فكری و عملی باید خود را بسازد و در میدانهای فعالیت و مبارزه، آماده به كار باشد.
اعتقاد به امام زمان به معنای گوشه‏گیری نیست. جریانهای انحرافی قبل از انقلاب تبلیغ می‏كردند، الآن هم در گوشه و كنار تبلیغ می‏كنند كه امام زمان می‏آید و اوضاع را درست می‏كند؛ ما امروز دیگر چه كار كنیم! چه لزومی دارد ما حركتی بكنیم! این مثل آن است كه در شب تاریك، انسان چراغ روشن نكند؛ چون فردا بناست خورشید عالمتاب بیاید و روز شود و همه دنیا را روشن كند.

خورشید فردا، ربطی به وضع كنونی من و شما ندارد. امروز اگر ما می‏بینیم در هر نقطه‏ دنیا ظلم و بی‏عدالتی و تبعیض و زورگویی وجود دارد، این‏ها همان چیزهایی است كه امام زمان برای مبارزه با آن‏ها می‏آید. اگر ما سرباز امام زمانیم، باید خود را برای مبارزه با این‏ها آماده كنیم.

بزرگترین وظیفه منتظران امام زمان این است كه از لحاظ معنوی و اخلاقی و عملی و پیوند- های دینی و اعتقادی و عاطفی با مومنین و همچنین برای پنجه درافكندن با زورگویان، خود را آماده كنند.

كسانی كه در دوران دفاع مقدس، سر از پا نشناخته در صفوف دفاع مقدس شركت می‏كردند
، منتظران حقیقی بودند. كسی كه وقتی كشور اسلامی مورد تهدید دشمن است، آماده دفاع از ارزشها و میهن اسلامی و پرچم برافراشته اسلام است، می‏تواند ادعا كند كه اگر امام زمان بیاید، پشت سر آن حضرت در میدان های خطر قدم خواهد گذاشت. اما كسانی كه در مقابل خطر، انحراف و چرب و شیرین دنیا خود را می‏بازند و زانوانشان سست می‏شود ؛ كسانی كه برای مطامع شخصی خود حاضر نیستند حركتی كه مطامع آن‏ها را به خطر می‏اندازد، انجام دهند؛ این‏ها چطور می‏توانند منتظر امام زمان به حساب آیند؟

كسی كه در انتظار آن مصلح بزرگ است، باید در خود زمینه‏های صلاح را آماده سازد و كاری كند كه بتواند برای تحقق صلاح بایستد. [4]

انتظار در کلام شهید مطهری

شهید مطهری (رحمه الله) می فرمایند: بعضی خیال می‏کنند اینکه افضل اعمال انتظار فرج است، به این معناست که انتظار داشته باشیم امام زمان (عجّل اللَّه تعالی فرجه) با عده‏ای که خواص اصحابشان هستند یعنی سیصد و سیزده نفر و عده‏ای غیرخواص ظهور کنند، بعد دشمنان اسلام را از روی زمین بردارند، امنیت و رفاه و آزادی کامل را برقرار کنند، آن وقت به ما بگویند بفرمایید! ما انتظار چنین فرجی را داریم؟  (یعنی بگیر و ببند، بده به دست من پهلوان!) نه، انتظار فرج داشتن یعنی انتظار در رکاب امام بودن و جنگیدن و احیاناً شهید شدن، یعنی آرزوی واقعی و حقیقی مجاهد بودن در راه حق، نه آرزوی اینکه تو برو کارها را انجام بده، بعد که همه کارها انجام شد و نوبت استفاده و بهره گیری شد آن وقت من می‏آیم! مانند قوم موسی که اصحاب پیغمبر گفتند: یا رسولَ اللَّه! ما مانند قوم موسی نیستیم. (بنی اسرائیل وقتی به نزدیک فلسطین که عَمالقه در آنجا بودند رسیدند و دیدند یک عده مردان جنگی در آنجا هستند، گفتند: موسی! فَاذْهَبْ انْتَ وَ رَبُّکَ فَقاتِلا انّا هیهُناقاعِدونَ[5]  ما اینجا نشسته‏ایم، تو و خدا بروید بجنگید، آنجا را تصفیه و از دشمن خالی کنید، خانه را آب و جارو بزنید؛ وقتی برای ما خبر آوردید که هیچ خطری نیست، فقط باید برویم راحت بنشینیم و از نعمتها استفاده کنیم، ما به آنجا می‏آییم! موسی گفت: پس شما چه؟ شما هم وظیفه دارید که دشمن را که خانه شما را اشغال کرده است، از خانه‏تان بیرون کنید.) اصحاب پیغمبر (مانند مقداد) گفتند: یا رسولَ اللَّه! ما آن حرف را نمی‏زنیم که بنی اسرائیل گفتند، ما می‏گوییم: اگر شما فرمان بدهید که خودتان را به دریا بریزید به دریا می‏ریزیم، به آتش بزنید به آتش می‏زنیم.

انتظار فرج داشتن یعنی واقعاً در نیت ما این باشد که در رکاب امام زمان و در خدمت ایشان دنیا را اصلاح کنیم. در زیارت اباعبداللَّه علیه السلام می‏گوییم: «یا لَیْتَنا کُنّا مَعَکَ فَنَفوزَ فَوْزاً عَظیماً» (که برای ما یک ورد شده و به معنای آن هم توجه نمی‏کنیم) یا اباعبداللَّه! ای کاش ما با تو بودیم و رستگاری عظیم پیدا می‏کردیم.

معنایش این است که ‏ای کاش ما در خدمت تو بودیم و شهید می‏شدیم و از راه شهادت، رستگاری عظیم پیدا می‏کردیم. آیا این ادعای ما از روی حقیقت است؟[6]



[1] . پیام قرآن، آیت الله مکارم شیرازی،ج23

[2] . بیانات مقام معظم رهبری ، 7/10/75

[3] . بیانات مقام معظم رهبری ،30/11/70

[4] . بیانات رهبر انقلاب به مناسبت نیمه‏ شعبان در مصلای تهران‏(1381/7/30)

[5] مائده/ 24.

[6] . مجموعه‏آثاراستادشهیدمطهری، ج‏23، ص: